برادر احمد
قیمت :
{{ skProductAddPrice.Price + addPrice | number }}ریال
روایت حیات جهادی شهید احمد متوسلیان
نا موجود
برشی از متن کتاب:
من و جعفر نوری پایین ارتفاعات بودیم و قرار بود برویم برای بچهها از تدارکات غذا بگیریم. هنوز کسی از شهادت ولی جناب خبر نداشت، جز پزشکی که بالای سرش بود. همو خبر شهادت ولی جناب را به من داد و گفت: «صبح یکی از بچههاتون شهید شده!» گفتم: «تا اونجایی که بچهها خبر دادن، کسی طوریش نشده.» گفت: «چرا! من خودم اون رو جمع و جور کردم.» ولی جناب یک فشنگ را که داخل نخی بود به گردناش میانداخت. دکتر گفت: «علامتش هم اینه که یه تیر فشنگ توی گردنش بود و قد کوتاهی هم داشت!» دیدم نشانهها درست است.
برادر احمد که از عملیات برگشته بود، همراه چند تا از بچهها داخل انبار پادگان بود. رفتم سراغاش و خبر شهادت ولی جناب را دادم. عصبانی شد و به من توپید و گفت: «کی گفته شهید شد؟ هرکس گفته غلط کرده!» ظاهراً نمیخواست بقیه متوجه شوند. وقتی آمدیم بیرون، برادر احمد از علی میرکیانی پرسید: «ولی جناب کجاست؟» به محض اینکه علی گفت: «بله!» برادر احمد بغضاش ترکید و گریهاش گرفت؛ علی و من و بقیه هم همینطور.
{{ p.Title }}
-
مشخصات
-
توضیحات
-
نظرات کاربران
-
ارسال نظر
کد محصول: 151
شناسه کالا: 1402
پدید آورنده: مصاحبه: حمید داودآبادی _ محمدعلی صمدی | تدوین و تحریر: علی اکبریمزدآبادی
تعدادصفحات: 382
نوبت چاپ: 1
سال انتشار: 1402
شمارندگان: 1000
شمارندگان تاکنون: 1000
شابک: 978-600-7594-30-6
قیمت: 1400000
{{ p.Title }}: {{ p.Value }}
|
|